آمار تکاندهنده یونیسف از ازدواج کودکان
۳ فروردین ۱۳۹۰ازدواج کودکان به روایت تصویر
۳ فروردین ۱۳۹۰انتشار خبر بچهدار شدن پسری ۱۳ ساله در یکی از شهرستانهای ایران، تنها بخشی از اخبار رسمی ازدواج کودکان است که گهگاه به گوش میرسد. آمارهایی که از ازدواج کودکان وجود دارد خیلی دقیق نیست و بسیاری از کارشناسان معتقدند شمار این قبیل ازدواجها بیش از آمار رسمی است اما همین شواهد موجود مهر تاییدی بر افزایش ازدواج و طلاق کودکان است. چنانچه بنا بر آمارهای اعلامشده از سوی سازمان ثبتاحوال کشور در سال ۹۲ حدود ۴۱ هزار و ۴۳۹ دختر و ۳۱۳ مورد پسر زیر ۱۵ سال مورد تایید ثبتاحوال قرار گرفته است.
این آمارها درحالی اعلام شده است که در بسیاری از موارد ازدواج کودکان فقط به صورت شرعی انجام شده و به ثبت نرسیده است. درحالی که ثبت نکردن ازدواج مطابق با ماده «۶۴۵» قانون مجازات اسلامی جرم محسوب میشود. در شرایطی که جامعه با افزایش سن ازدواج، خطر تجرد قطعی برای زنان، تشکیل خانوادههای تک نفره، طلاق و مسایلی اینچنینی مواجه است و راهکاری برای ترغیب بیشتر جوانان به ازدواج یافت نشده است، مساله افزایش ازدواج کودکان آسیبهای متعدد اجتماعی در پی خواهد داشت. حال آنکه با وجود این آمارها مصطفی اقلیما، جامعهشناس و رییس انجمن علمی مددکارانِ اجتماعی ایران در گفتوگو با «جهانصنعت» شمار ازدواج کودکان در ایران را ناچیز دانسته و میگوید: «تا زمانی که این افراد از جامعه کوچک خود خارج نشوند، اثر مخربی برای جامعه نخواهند داشت.»
آمار ناپایدار ازدواج تاثیرگذار نیست!
سال ۱۳۸۹ بود که کارشناسان و مشاوران دادگستریهای کشور در دیدار با وزیر دادگستری خبر از افزایش ازدواج کودکان در برخی استانهای کشور دادند. در سال ۹۰ نیز اخباری که از هرمزگان میرسید نشان میداد که در سه شهر این استان پنج کودک زیر ۱۰ سال ازدواج کردهاند، پس از آن انتشار خبر ثبت ازدواج ۷۵ دختر یا پسر کمتر از ۱۰ سال در سال ۱۳۹۱ تهران سر و صدای بسیاری به پا کرد. اقلیما اما آمارهای موجود را ناپایدار، ناچیز و بیتاثیر دانسته و معتقد است: «آمار ازدواج کودکان اگر بیشتر از این شود میتواند مخرب باشد اما ازدواج کودکان بسیار نادر است و در جوامعی با رشد بالا کمتر اتفاق میافتد.» این جامعهشناس با این وجود میگوید: «این شکل ازدواج در گذشته رواج بسیار داشت و از نظر فرهنگی مشکلی ایجاد نمیکرد اما امروزه میبینیم که ۴۰ درصد ازدواجهای افراد زیر ۲۰ سال به طلاق میانجامد و دلیل طلاق هم این است که فرد در کودکی ازدواج کرده و بزرگتر که میشود نظرش درباره بسیاری مسایل عوض میشود و تصمیم به طلاق میگیرد.»رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران که معتقد است ازدواج کودکان امروز بیشتر در روستاها یا شهرهای کوچک اتفاق میافتد، ادامه میدهد: «چنین ازدواجی هیچگاه در خانوادههای ثروتمند شهرنشین روی نمیدهد و تنها در خانوادههای فقیر و سنتی و شهرستانهای کوچک رواج دارد. فرد اگر بعد از سالها بزرگتر شده، وضعیت مالی بهتری پیدا کرده و به شهرهای بزرگ مهاجرت کند، به این نتیجه میرسد که چنین ازدواجی انتخاب خودش نبوده و در نتیجه ممکن است ازدواج مجدد کند، طلاق بگیرد و...»
آسیبها؛ روی دیگر سکه
خانواده اولین واحد اجتماعی و سنگ بنای جامعه است. برای داشتن جامعهای سالم باید خانواده سالمی شکل بگیرد، حال آنکه از کسی که هنوز به بلوغ جسمی و فکری نرسیده چطور میتوان انتظار برعهده گرفتن مسوولیت ازدواج را داشت؟ آسیبزا بودن ازدواج در سنین کودکی به لحاظ علمی ثابت شده است. ازدواج زودرس کودکان به دلیل نداشتن مهارتهای زندگی مشترک در دوره کنونی و نرسیدن به بلوغ فکری اغلب با مشکل مواجه خواهد بود. ازدواج زودرس تبعات جسمی برای فرد دارد از جمله آنکه زایمان در سنین پایین به دلیل نبود آمادگی جسمی برای حمل نطفه و عدم رشد کافی لگن خطرناک است. علاوه بر این تبعات روحی و اجتماعی ازدواج کودکان را نیز باید در نظر گرفت.
یکی از آسیبهای اجتماعی حاصل از ازدواج کودکان طلاق و به بار آوردن بیوههای زیر ۱۸ سال است. پیشتر فرشید یزدانی، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگو با مهر گفته بود: «از سال ۸۴ تا ۸۹ حدود ۴۵ درصد ازدواج و طلاق درمیان کودکان افزایش یافته است و برای همین آمار سال ۸۹ نشان میدهد که ۳۷ هزار نفر ۱۰ تا ۱۸ سال مطلقه و بیوه درکشور وجود دارد.» این فعال حقوق کودکان مهمترین دلیل ازدواج کودکان را فقر اقتصادی خانواده دانسته و با تکیه بر تحلیل آمار سالهای گذشته گفته بود: «براساس این آمارها، در هر سال ۸۰۰ کودک دختر ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ هزار دختر ۱۵ تا ۱۹ سال در کشور طلاق گرفتهاند.»
از طرف دیگر براساس اطلاعات آماری سازمان ثبتاحوال کشور در بخش ولادتهای ثبتشده در سال گذشته نیز ۱۷۲۷ نفر از مادران زیر ۱۵ سال سن داشتند بنابراین نگرانی از افزایش ازدواج دختران خردسال در کشور را نیز افزایش میدهد. به گفته بسیاری از کارشناسان، دختران خردسالی که در سنین پایین مجبور به ازدواج میشوند عموما به دلیل آنکه نتوانستهاند دوران کودکی و نوجوانی خود را به درستی طی کنند به مرور زمان دچار بیماری روحی و روانی شدیدی میشوند و دست به فرار از خانه و خودکشی میزنند.
هر چند در برخی مناطق کشور هنوز ازدواج در سنین کم براساس عرف و آداب و رسوم صورت میگیرد، دولت میتواند با آگاهی دادن و فرهنگسازی در طولانیمدت این مساله را حل کند، البته باید توجه داشت زمانی قانون نیز به کمک این نوع رسوم میآید که تغییر آن بسیار دشوار میشود.
منبع: جهان صنعت