اولین گردهم آیی رسمی با موضوع ختنه دختران در تاریخ ایران
۱۶ تیر ۱۳۹۴دریافت فایل های پاورپوینت نخستین نشست رسمی بررسی پیامدهای ناقص سازی جنسی زنان در ایران
۲۸ تیر ۱۳۹۴نشست «تیغ و سنت»، ، توسط انجمن جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با محوریت بررسی کتاب تیغ و سنت با حضور دکتر نازی اکبری، دکتر احمد بخارایی و رایحه مکارمی مظفریان، نویسنده کتاب، برگزار شد.
به گزارش الفبا، در ابتدای این نشست دکتر اکبری، روان درمانگر، ضمن ابراز شادمانی از برگزاری چنین جلسهای گفت: با توجه به مسائل و آسیبهایی که در کشورهای مختلف وجود دارد عناوینی وجود دارند که من عنوان «مسائل دست نزدنی» را بر آن نام میگذارم. اینکه انجمن جامعهشناسی ایران همت کرده و به این مورد بسیار مهم پرداخته، بسیار ارزشمند است.
دکتر اکبری گفت: حدود ۱۵ سال است که زنانی با ملیتهای مختلف و بیشتر افریقایی برای درمان به من مراجعه میکنند که دچار قطع عضو جنسی شدهاند. من اعتراف میکنم که نمیدانستم در ایران نیز این مساله به این شکل وجود دارد.
به گفته دکتر اکبری قطع عضو جنسی، سنتی است که در آن بخشی از اندام تناسلی زنان را بر میدارند. علت اینکه من به این عمل قطع عضو جنسی میگویم این است که با کلمه «ختنه زنان» مخالفم چون اگر ما بخواهیم لفظ ختنه را به این عمل بدهیم در واقع به آن مشروعیت میبخشیم چرا که بلافاصله با ختنه مردان مقایسه میشود. این در حالی است که ختنه مردان یک مساله شرعی در ادیانی مثل اسلام و یهودیت است و هیچ تاثیری روی عملکرد جنسی آنها ندارد.
ختنه زنان میتواند موجب عفونتهای ادراری و مرگ بشود
دکتر اکبری گفت: ما خیلی کم دیدهایم مردی به دلیل ختنه مرده باشد اما یک سوم زنانی که در کشورهای افریقایی ختنه شدهاند مردهاند بنابراین بهتر است که ما به این عمل قطع عضو جنسی بگوییم.
به گفته دکتر اکبری تقریبا ۱۵۰ میلیون زن در کل جهان قطع عضو جنسی شدهاند و سالانه دو تا سه میلیون دختر هم چنین تجربهای دارند که معمولا در سن ۵ تا ۱۰ سال این اتفاق برایشان رخ میدهد. البته میزان برداشت و نقص عضو هم در سه سطح رخ میدهد. قطع عضو جنسی زنان سنتی کهن است که پیش از اسلام هم وجود داشته و مسالهای کاملا فرهنگی است و هم در کشورهای مسلمان و هم کشورهای مسیحی دیده میشود.
دکتر اکبری با اشاره به اینکه نقص عضو جنسی زنان سبب مشکلات جسمی و روحی در آنها شده و در سنین کودکی حتی موجب مرگ و میر میشود، گفت: این عمل عمدتا در آسیا، آفریقا و خاورمیانه رخ میدهد. ۳۰ درصد از کل این مساله در جهان در کشورهایی مانند سودان، سومالی، اریتره و مصر اتفاق میافتد.
او درباره عواقب جسمی قطع عضو جنسی زنان گفت: مرگ به دلیل خونریزی شدید اولین پیامد منفی بزرگ نقص عضو جنسی زنان است. عفونت ادراری، انسداد مثانه، از دست دادن میل جنسی، قاعدگی دردناک، زایمان غیر عادی و… از پیامدهای دیگر این عمل است.
حدود صد در صد زنان در سومالی قطع عضو جنسی میشوند
دکتر اکبری در ادامه به آمار سازمان جهانی بهداشت درباره شیوع این عمل در سومالی اشاره کرد و گفت: تقریبا صد در صد دختران در این کشور قطع عضو جنسی میشوند و یک سوم آنها نیز در اثر خونریزی میمیرند، از سوی دیگر به دلیل جراحی غیر بهداشتی امکان انتقال ایدز در آنها وجود دارد. علاوه بر این پس از این حادثه هم یک بحران روحی برای فرد به وجود میآید که در واقع یک احساس تنهایی و ناامنی است. که من به این موضوع تنش روانی پس از رویداد میگویم( ptsd) و یکی از عوارضش این است که وقتی کسی دچار حادثه میشود، این حادثه در بخش میانی مغز او ذخیره میشود و هر اتفاقی که این رویداد را به خاطرش بیاورد منجر به ایجاد استرس میشود. افسردگی، اضطراب شدید، بیخوابی، وسواس، ترس از برقراری رابطه جنسی و اعتماد به نفس پایین از دیگر پیامدهای این سنت است.
دکتر اکبری با بیان اینکه احساس طرد شدگی از گروه در صورت عدم انجام این کار نیز برای زنان وجود دارد گفت: من در میان بیمارانم دختری از سومالی را دیدم که به دلیل عدم انجام این کار طرد شده بود. جالب است که در تحقیقات من، مردها تمایلی به انجام این کار توسط زنان نداشتند و بیشتر زنهای آن جامعه به دنبال چنین کاری بودند چون معتقدند برای اینکه دخترهایشان را به خانه بخت بفرستند باید این کار را انجام دهند.
او در پایان سخنانش با تاکید بر اینکه نقص عضو جنسی زنان علاوه بر عواقب جسمی عواقب روحی نیز بهدنبال دارد، گفت: برخی از زنان به دلیل عفونت لگنی دچار نازایی میشوند. کسانی که به حقوق بشر اعتقاد دارند باید این عمل را محکوم کنند.
دلیل برخی اتفاقها در جامعه
در ادامه نشست، دکتر احمد بخارایی، جامعهشناس و رییس کارگروه مسائل اجتماعی انجمن حامعهشناسی، در سخنانی به موضوع «فلسفه اخلاق جنسیتی» پرداخت و گفت: هر پدیدهای که در جامعه اتفاق میافتد یک چرایی برای آن وجود دارد که مبتنی بر دلایل فردی و علل اجتماعی است. و باید دید لایههای پنهان پدیده ناقصسازی جنسی زنان چیست که هنوز در جامعه ایران وجود دارد.
او گفت: در فلسفه اخلاق جنسیتی ما با باید و نبایدهایی سر و کار داریم که از آن جمله میتوان به ناقصسازی جنسی زنان اشاره کرد. من در سخنرانی خود تلاش میکنم ۱۰ موضوع را در اینباره بیان کنم و سعی میکنم علتهای اربعه ارسطویی را در این زمینه دنبال کنم چون در این صورت نگاه بهدست آمده جامع خواهد بود و البته ضعف این نگاه در جامعه ما به شدت احساس میشود.
دکتر بخارایی در ادامه سخنرانیاش به تفاوتهای رفتاری در جامعه اخلاقی تکلیفمحور با جامعه اخلاقی مراممحور اشاره کرد و گفت: در جامعه اخلاقی تکلیفمحور نگاه ناظر از بیرون وجود دارد و فرد در این حالت خود را مجبور به انجام آن قاعده میداند. گاهی همین عمل در جامعه اخلاقی مراممحور پسندیده است بهطور مثال سوزاندن زنان بیوه در هند عملی عرفی است.
به گفته دکتر بخارایی بحث مفاهیم اجتماعی در جامعه اخلاقی تکلیفمحور بحث ایجابی است اما در جامعه اخلاقی مراممحور بحثها سلبی است. نوع داوری نیز در جامعه اخلاقی تکلیفمحور هنجاری است اما در جامعه اخلاقی مراممحور جنبه توصیفی دارد. در جامعه اخلاقی تکلیفمحور وابستگی اخلاق به دین باقی میماند اما در جامعه اخلاقی مراممحور شما با یک نسبیگرایی مواجهید و ما فرهنگ را نقادی میکنیم.
دکتر بخارایی در پایان سخنانش به فرهنگ مردسالارانه حاکم بر جامعه ایرانی اشاره کرد و گفت مجموعهای از عوامل فرهنگی و اجتماعی در رواج سنت ناقصسازی جنسی زنان در ایران دخالت دارد.
هر ۱۱ ثانیه یک دختر در جهان ختنه میشود
رایحه مکارمی مظفریان، نویسنده کتاب تیغ و سنت نیز در این نشست سخنانش را با یک غافلگیری برای شرکتکنندگان آغاز کرد؛ از یک تا ۱۱ شمرد و گفت: مطابق آمارهای جهانی هر ۱۱ ثانیه، یک دختر در جهان ختنه میشود. امروز در تاریخ ایران یک روز ویژه است روزی که برای نخستین بار یک نهاد رسمی به این مساله پرداخته است.
او به بخشی از سخنان دکتر نازی اکبری مبنی بر نامگذاری ختنه دختران اشاره کرد و گفت: برای عملی که به اندام جنسی زنان آسیب میزند سه اصطلاح متفاوت رایج است؛ ناقصسازی جنسی زنان، مثله کردن اندام جنسی زنان و ختنه دختران. هر سه این اصطلاحها از نظر استخراج مواد قانونی معتبرند. در ایران دو کتاب درباره این موضوع منتشر شده است و بیش از پنج عنوان پایاننامه هم در این رابطه دفاع شده است. کتاب خانم فاطمه کریمی با عنوان تراژدی تن که در آن به رواج ختنه زنان در برخی از مناطق کردستان ایران اشاره کرده و دیگری همین کتاب من، تیغ و سنت، که طی ۸ سال فعالیت و پژوهش جمعآوری شده است. بر اساس نتایج پژوهشهای آمده در کتاب تیغ و سنت، جزیره قشم بالاترین آمار ختنه زنان در ایران را دارد با حدود ۸۳ درصد قربانی که بیشترشان اهل تسنن هستند و ۶۲ درصد از پرسش شوندگان در این جزیره نیز علاقمند به ختنه دخترانشان بودند.
به گفته مظفریان کشورهای مختلف مبارزه برای این موضوع را شروع کردهاند. بهطور مثال کردستان عراق، از سال ۲۰۰۳ مبارزه با ختنه را شروع کرده و در سال ۲۰۱۰ نیز قانون منع ناقصسازی جنسی زنان در این منطقه تصویب شد.
قوانین ایران درباره ختنه دختران
مظفریان درباره قوانین ویژه ناقصسازی جنسی گفت: ماده ۷۰۶ قانون مجازات اسلامی ایران میگوید از بین بردن قدرت جنسی و باروری مرد یا زن موجب ارش است. همچنین ماده ۷۰۷ میگوید از بین بردن قدرت رابطه جنسی موجب دیه کامل است. علاوه بر این نقص عضو جنسی هم مشمول دیه برای متخلف است. البته عوارض روانی و روحی این عمل نیز در ماده ۷۰۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ میگنجد.
او گفت: واژه ناقصسازی جنسی زنان بیش از ۲۰ سال است که استفاده میشود. در ایران هم باید ببینیم نقص عضو به چه چیزی گفته میشود. اگر فردی دچار اختلال شود و ناتوان باشد، دارای معلولیت است در واقع این افراد نمیتوانند مثل دیگران یک فعالیت مشخص را انجام بدهند.
مظفریان با بیان اینکه ایران در سال ۱۳۸۳ قانونی را برای حمایت از افراد دارای معلولیت (قانون حمایت از معلولین) تصویب کرد و در آن تعریفی از فرد معلول ارایه داد، گفت: چهار سال پس از تصویب این قانون، ایران به کنوانسیون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت پیوست. در هر دوی این سندها موادی در نظر گرفته شده که بهطور ویژه به وضعیت زنان و کودکان دارای معلولیت پرداخته است. ناقصسازی جنسی نقصی را ایجاد میکند که فرد نمیتواند مانند افراد عادی از رابطه جنسی خود لذت ببرد.
او درباره مثله کردن اندام جنسی زنان نیز گفت: مثله کردن یعنی بریدن و در انواع ناقصسازی جنسی زنان برش وجود دارد. در ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی برای قطع و از بین بردن نصفی از اندام جنسی زن نیمی از دیه کامل یک زن تعیین شده است.
استفاده از واژه ختنه دختران در مذهب
مظفریان با اشاره به اینکه واژه ختنه دختران بیشتر در مذهب مورد استفاده قرار میگیرد، گفت: اسلام به هیچ وجه ختنه دختران را توصیه نمیکند، علاوه بر این ختنه دختران میراث اعراب نیست و به مذهب خاصی تعلق ندارد و حتی در اسراییل کنونی اتیوپیتبارهایی که یهودی هستند این عمل را انجام میدهند. برای استخراج یک حکم در اسلام نیاز است تا به چهار منبع قرآن، سنت، اجماع و قیاس رجوع شود. بنابراین برای بررسی هر حکم دینی میبایست به سراغ این چهار مولفه برویم. درباره ناقصسازی جنسی زنان، در قرآن هیچ آیهای وجود ندارد که چنین چیزی را توصیه کند. بسیاری از افرادی که ختنه زنان را انجام میدهند به روایتی از پیامبر اسلام استناد میکنند در حالیکه در سیره پیامبر هیچ سندی وجود ندارد که این عمل را برای دختران و زنان خویش توصیه کرده باشد.
به گفته مظفریان درباره ناقصسازی جنسی زنان اجماعی وجود ندارد، به این معنی که با مقایسه احکام مذاهب اربعه و امامیه هیچکدام حکم واحدی برای انجام این عمل ندارند. از سوی دیگر جای قیاسی باقی نمیماند چون نمیتوان عوارض ختنه را در زنان با مردان مقایسه کرد.
او به فتاوای مراجع تقلید شیعه در اینباره اشاره کرد و گفت: مهمترین فتوا، فتوای رهبری است. ایشان در سال ۱۳۸۷ به استفتای من پاسخ دادند که ختنه دختران «جایز است و واجب نیست».
دعوت از دولت ایران برای ارائه آمار به یونیسف
مظفریان در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه باید آمارهای ناقصسازی جنسی زنان به یونیسف داده شود تا بتوانیم برای مبارزه از آنها یاری بگیریم، گفت: در خاورمیانه کشورهایی مانند مصر، یمن و کردستان عراق به لیست ۲۹ کشوری که تاکنون از سوی یونیسف به عنوان کشورهای که ختنه زنان در آنها رواج دارد اضافه شدهاند و دولت ایران هم باید بپذیرد این معضل در ایران رواج دارد.
مظفریان سخنانش را با دعوت از حاضران برای پیوستن به برنامه «گام به گام تا توقف ناقصسازی جنسی زنان» به پایان برد و گفت: یادمان باشد حتی یک قربانی هم زیاد است.
1 Comment
[…] […]