ختنه و ناقص سازی جنسی دختران و زنان و ابعاد حقوقی و بین المللی آن
۲۴ بهمن ۱۳۹۵ختنه دختران کنیایی به روایت عکسهای یک ایرانی
۶ اردیبهشت ۱۳۹۶کتاب «تیغ و سنت» نوشتهی رایحه مظفریان منتشر شد.
این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی مرتبط با ختنه زنان پرداخته است.
لینک خرید کتاب با ۲۰ درصد تخفیف:
goo.gl/gcLC9Q
موضوع یا معضل ختنهی زنان چند سالی بیش نیست که در سطح جهان و بسیار کمتر و تازهتر در ایران ما مطرح میشود.
شاید اگر خانم نوال سعداوی در کتاب مشهور خود «چهره عریان زن عرب»، از این جنایت هولناک در آفریقا و مصر خبر نمیداد، هنوز این عمل شنیع و جنایتکارانه علنی و با اَشکال مختلف در سراسر جهان از جمله ایران انجام میشد.
هرچند بجز چند کشور که این عمل را در کشورشان ممنوع کرده و بانیان را مجازات میکنند، هنوز در بسیاری نقاط جهان ختنهی زنان در درجات مختلف انجام میپذیرد که باید موجب شرم همهی انسانها باشد که متاسفانه نیست.
در بخش هایی از پیشگفتار کتاب آمده است:
تلاش سازمانهای بینالمللی برای رفع خشونت، روز به روز افزایش مییابد.
ایران نیز همچون بعضی از کشورهای جهان در اجرا و یا وضع قوانین با نواقصی مواجه است و نیازمند رفع هرگونه ستیز و جنگ است. این ممکن نمیشود مگر اینکه کسانی که شاهد آزار، آسیب، خشونت، تجاوز و انواع دیگری از سوءاستفاده بر زنان هستند، سکوت خود را بشکنند و با تلاش و عمل، تغییراتی را ایجاد کنند. این تحولات حتی اگر کند صورت گیرد، میتواند قدمی موثر باشد و دری را برای آرامش زنان باز کند.
در گوشه و کنار، در وسایل ارتباط جمعی، در حاشیهی اخبار، در روزهای جهانی دفاع از حقوق زنان، مبارزه با “ختنه دختران”، مبارزه با هرگونه تبعیض و خشونت علیه زنان و… گهگاه خبرهایی از “ختنه دختران” و آمارهای غیررسمی از ایران به خصوص منطقه کردستان به گوش میرسد. درحالیکه باید توجه داشت که زنان کرد قربانی چنین فاجعهای نیستند، بلکه مناطق وسیعی از غرب و جنوب ایران نیز هر روز قربانیانی از این دست را به کام “ختنه” و مرگ میسپارد.
در گفتگو با افراد مختلف (حتی تحصیل کردهها، ماماها و پرستاران) پیرامون “ختنه زنان”، این نتیجه حاصل شد که بیشتر آنها اطلاع چندانی از این جنایت و ارتکاب آن در مناطقی از ایران ندارند. این بیاطلاعی از کجا ناشی میشود؟
با توجه به اطلاعات به دست آمده، “کتب پزشکی تا زمان حاضر جنسیت را موضوع علم خود قرار ندادهاند، تنها اعضایی چون مجرای تناسلی، رحم و تخمدان که مستقیما با تولید نسل در ارتباطند، قابل بررسی قلمداد شدهاند، حال آنکه کلیتوریس عضوی است که به همان ترتیب که توسط جامعه طرد و فراموش شده، در علم طب نیز مورد فراموشی و بیتوجهی قرار گرفته است.
با توجه به اهمیت روابط جنسی، در دورهای که دانش مردم ارتقاء پیدا کرده است، هنوز کسانی هستند که متعصبانه به قطع عضو جنسی زنان دست میزنندو بخشی از احساسات و غریزه جنسی زن را در همان دوران کودکی عقیم میکنند، بدون توجه به آنکه حقوق زن در جامعه جهانی امروز با قرون گذشته فرق کرده است. اعضای بدن انسان بدون هدف و بطور اتفاقی به وجود نیامده است. وجود کلیتوریس در بدن زن برای این نبوده است که در اوایل زندگیش بریده و قطع شود. این عضو نقش تامین لذت جنسی زنان را دارد. بنابراین چنین لذتی برای زنان امری طبیعی و مشروع است.
گرچه مرتکبین ناقصسازی جنسی زنان آن را اقدامی برای محدود کردن میل جنسی زنان میدانند ولی این عمل درواقع مانع ارضاء جنسی است درحالیکه میل همچنان باقی است.