ازدواج ۴۲۰هزار دختر ایرانی زیر ۱۵سال در دهه گذشته
۸ دی ۱۳۹۰نگاه حقوقی به چالش ازدواج کودکان
۸ دی ۱۳۹۰رایحه مظفریان//
در تمام نظامهای حقوقی، حق زندگی خانوادگی برای هر فرد شناخته شده است. این حق را در نظامهای بینالمللی به دو بخش تقسیم کردهاند: حق ازدواج و تشکیل خانواده و حق تعلق به یک خانواده. هر کودکی حق دارد که در فضای مناسب خانوادگی رشد کند و همین امر هم موجب ایجاد و تصویب حقوق فرزند خواندگی شده است. دولتها میتوانند بنا به مصلحتهایی محدودیتهایی بر این حقوق اعمال کنند. به عنوان مثال، ازدواج با محارم در برخی کشورها ممنوع اعلام شده است و سازمانهای بینالمللی نیز فشاری به دولتها برای ممنوع اعلام کردن این نوع ازدواجها وارد نمیکنند. محدودیت دیگر سنّ است. این اجازه به دولتها داده میشود که حداقل سنّ ازدواج را تعیین کنند.
در ایران نیز، حداقل سن ازدواج در قانون مدنی مشخص شده است که با آنچه در کنوانسیون حقوق کودک در نظر گرفته شده متفاوت است. این مسئله موجب توجه بیشتر به وضعیت کودکان و ازدواج زودهنگام در ایران شده است.
پدیده ازدواج زودهنگام در همه نقاط جهان دیده میشود و به هیچ عنوان نوظهور نیست. آنچه در رابطه با این موضوع نوظهور است آشکار شدن ابعاد مختلف و تاثیرگذار ازدواج کودکان بر جامعه بشری است. این پاسخ به سوالی است که چرا بعد از گذشت قرنها که کودکان ازدواج را تجربه میکردند امروز و در قرن ۲۱ جامعه جهانی به شدت مقابل این عمل ایستاده است؟
در همه نقاط جهان دلایل متعدد، غیر مشابه و گوناگونی وجود دارد که منجر به وقوع ازدواج در سنین پایین برای پسران و دختران میشود. عوامل گوناگونی هم وجود دارد که همچنان به این عمل قوت میبخشند و سبب تداوم ازدواج کودکان میشوند. از سوی دیگر، ازدواج زودهنگام مقولهای کلی است که با خود عوارض، عواقب و پدیدههای دیگری را به همراه میآورد. از اینرو بهتر است به مساله ازدواج زودهنگام همچون یک چرخه زیستی نگاه شود.
هنگامی که کودکی ازدواج میکند چرخه یا گردونهای به راه میافتد. در مرحله اول فرد باید به دنبال حفظ کیان خانواده باشد، فرزندآوری کند و خود را برای تامین نیازهای آتی خانواده نوتشکیل آماده کند. همچنین در این شرایط ممکن است سختیهای دیگری نیز پیش پای کودک گذارده شود. مثلاً همسرش فوت کند یا خانه را ترک کند یا تصمیم به طلاق بگیرد و نظایر آن. بنابراین ازدواج زودهنگام به تنهایی با خود “کودک همسری” را به دنبال نخواهد داشت بلکه “کودک بیوهگی”، “کودک مطلقهگی”، “کودک والدی”، “کودک سرپرستی” و موارد مشابه دیگر هم تبعات خاص این نوع ازدواجها هستند و در زندگی کودک تاثیر میگذارند و نقش اجتماعی او را دچار تغییرات اساسی میکنند.
در بیشتر مطالبی که پیرامون ازدواج کودکان نوشته شده است، به دلیل تعداد و توجه بیشتر به وضعیت دخترها، پسرها در مباحث مرتبط و چرخه ازدواج زودهنگام از روند بررسیها کنار گذاشته شدهاند و یا در نظر گرفته نشدهاند. در حالیکه در پرونده پیشروی با نام “ازدواج کودکان در ایران”، “وبسایت الفبا” به همراه “کمپین گام به گام تا توقف ازدواج کودکان در ایران” تصمیم گرفتهاند بهطور کامل به وضعیت دخترها و پسرها در چرخه ازدواج نگاهی موازی داشته باشند چرا که همواره عبارت “حتی یک قربانی هم زیاد است” را سرلوحه این هدف قرار دادهاند.
از بین تعداد فعلی کشورهایی که عضو سازمان ملل متحد هستند تنها چهار کشور عربستان سعودی، مالدیو، گامبیا و سودان حداقل سن ازدواج را مشخص نکردهاند. حدود صد کشور ۱۸ سال را برای دختران و پسران سن ازدواج در نظر گرفتهاند. ایران در بین این کشورها بعد از گینه که حداقل سن ازدواج را ۱۲ سال انتخاب کرده است، ۱۳ سال را برای دختران و ۱۵ سال را برای پسران قانونی میداند (ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی). نکته قابل تامل ایناست که چون این اعداد بنا به قوانین در ایران قابل عدول هستند لذا میتوان نتیجه گرفت که ایران تفاوت چندانی با وضعیت چهار کشور ذکر شده ندارد و میتواند در لیست کشورهای بدون اعلام سن ازدواج قرار گیرد.
ماده ۱۰۴۱: عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.
سوالهای بسیاری در پیش روی عبارت ازدواج کودکان قرار دارد. تا آنجایی که امکان داشته از طریق منابع مختلف سعی شده است به برخی از این سوالها پاسخ داده شود. اما برخی دیگر نیز بدون پاسخ ماندهاند و نیازمند پژوهشهای عمیقتری هستند:
آیا ولی قهری یا وصی یا قیم قانونی طفل حق اذن به ازدواج کودک صغیر را دارد؟
صغیر در صورت فقدان شرایط نکاح از طرف مراجع قانونی و فقهی اجازه ازدواج دارد یا خیر؟
آیا صغیر بعد از ازدواج با اذن ولی و رسیدن به سن بلوغ حق فسخ عقد را دارد؟
در صورتیکه ولی قهری یا وصی بخواهد اجازه به نکاح دهد، آیا اجازه دادستان نیز لازم است؟
انگیزه والدین کودک بر ازدواج او چقدر میتواند با مصالح کودک مرتبط باشد؟
آیا خواست و انگیزه کودک بر تصمیم به ازدواج میتواند معتبر تلقی شود؟
آیا تکیه بر آمادگی جسمی کودک برای قبول ازدواج او کفایت میکند؟
انگیزه ازدواج بزرگسالان با اختلاف سن زیاد، با کودکان چیست؟
آیا ازدواج زودهنگام در هر شرایطی خلاف مصالح کودک است؟
باید دقیقا نگران چه بود؟ نگران انجام گرفتن ازدواج در سنین کودکی و یا عوارض و پیامدهایی که ممکن است این ازدواجها در پی داشته باشند؟
چه راهکارهایی برای حل پدیده ازدواج کودکان و مشکلات ناشی از آن وجود دارد و آیا ممنوعیت قانونی کافی خواهد بود؟
با ازدواجهای موقت و بدون ثبت کودکان چه میتوان کرد؟
چه سازمانهایی برای پیشگیری و یا سنجش تاثیرات اینگونه ازدواجها در ایران باید درگیر شوند؟
با شرایطی که در جامعه جهانی وجود دارد باید دید که وضعیت ایران در این سالها چگونه بوده است و چگونه میتوان برای آینده کودکان در معرض خطر برنامه ریزیهای صحیحی اتخاذ کرد. موضوعی که باید نگران آن بود در اصل پیامدهایی است که اینگونه ازدواجها در پی خواهند داشت. به هر حال بعد از سن بلوغ افراد نیازمند داشتن رابطه عاطفی و جنسی هستند. با قوانین و سنتی که در ایران حاکم است داشتن رابطه جنسی خارج از ازدواج خلاف عرف و قانون است بنابراین چگونه میتوان هم از ازدواج کودکان و پیامدهای آن جلوگیری کرد و هم پاسخی مناسب برای نیازهای طبیعی بدن جست؟ تا زمانیکه پژوهشی کمی و کیفی در ایران صورت نگیرد نمیتوان پیامدها را پیدا و آنها را نیز اولویتبندی کرد.
این پیامدها را تا حدودی میتوان در موارد زیر خلاصه و دستهبندی کرد. اگر پژوهشی صورت گیرد شاید مواردی از این احتمالها حذف و یا اضافه گردند:
عدم آگاهی در تربیت مناسب، عدم دسترسی به تغذیه مناسب، پایین بودن سطح بهداشت و آگاهی از مسایل بهداشتی، به خطر افتادن سلامت مادر.
باید سنجید که فراوانی این پیامدها در ازدواجهای زودهنگام در هر منطقه در گروههای سنی مختلف ازدواج کودکان یعنی کمتر از ۱۰ سال، ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ تا ۱۹ سال، تفاوت معنادار و اختلافی با هم دارند یا خیر؟
به هر حال اگر خطای فاحشی در تاریخ بشری روی داده است و در مناطقی چون ایران بنا به سنت و مذهب و جغرافیا تاکنون مطالعات عمیقی صورت نگرفته است باید این طلسم را شکست. هر زمان که برای کنار زدن پردههای ابهام اولین قدم برداشته شود امیدی برای اصلاح در آینده باز خواهد شد. “اقرار به جهل مقدمه داناییاست” پس با این امید پرونده “ازدواج زودهنگام در ایران” را میگشاییم تا شاید قدم موثری باشد در شناخت هر چه بیشتر جامعه ایران و بهویژه نگاهی به وضعیت کودکان، کودکانی که بیشک سکاندار کشتی آینده خواهند بود.